سامانه نسـام، ارائه دهنده پلتفرم و زیرساخت بومی رویدادها، جلسات و کلاس های آنلاین با امکانات و ویژگی های منحصر به فرد

با ما در تماس باشید:
call

تاريخچه آموزش از راه دور

تاريخچه آموزش از راه دور

آموزش از راه دور یک مفهوم جديدي نيست كه اخيراً رايج شده باشد بلكه در كشورهايي همچون آلمان، سوئد، انگلستان و ايالات‌متحده پیش از قرن 19 هم بكار رفته است.

تا قرن بيستم تنها فناوري و رسانه‌ در دسترس براي آموزش از راه دور، فناوري مكاتبه‌اي مبتنی بر پست بوده ‌است كه با مفاهيم و اصطلاحات گوناگوني در دوران‌های مختلف بكار رفته‌ است. مطالعه مكاتبه‌اي روشی برای آموزش و يادگيري است كه از طريق فناوري پست امكانپذير شده ‌است و به عنوان اولين نوع آموزش از راه دور محسوب مي‌گردد. آنچه در مورد اين نوع آموزش قبلاً ثبت گرديده ‌است به آگهي "باستون گازيت" در 20 مارس 1728 برمي‌گردد كه معلمی بنام كالب "فيليپس" تكاليف و درس‌هاي هفتگي را براي دانش‌آموزاني كه در روستا زندگي مي‌كردند ارسال مي‌كرده‌ است.

البته پيدايش اولين مؤسسه‌ی آموزش از راه دور كه بصورت رسمي در اين راستا شكل گرفت، به يك قرن بعد در سال 1883 برمي‌گردد كه يك دانشگاه سوئدي طي يك آگهي به دنبال فراهم آوردن فرصت‌هاي مطالعه از طريق پست بود.

چند سال بعد "ايساك‌پيت‌من" مطالب آموزشي را از طريق كارت پستال براي فراگيرانش مي‌فرستاد كه نوعی خلاصه‌نويسي و رونويسي از كتاب "بايبل" بود. فراگیران پس از انجام اين فعاليت‌ها آنها را به معلمان بر مي‌گرداندند تا وي آنها را تصحيح كند و به آنها بازخورد دهد. به دنبال همين فعاليت‌ها بود که چند سال بعد انجمن مكاتبه‌اي تصويري كه بعداً به كالج مكاتبه‌اي ايساك‌پيت‌من تغيير نام داد، براي ارائه اين شكل از آموزش تأسيس گرديد.

درسال 1856 "چارلزتوسينت" و "گاستيو لانگزكيدت" مدرسه زبان مكاتبه‌اي را در برلين بنيان نهادند. برنامه‌هاي آموزش از راه دور در اواخر قرن نوزدهم با سرعت پيشرفت كرده و در بسیاری از كشورها بويژه در بريتانيا و ايالت متحده بطور گسترده بکار گرفته شد تا جاییکه "آنا اليت تيكنر" پيشقدم آموزش از راه دور محسوب مي‌شد.

در سال 1883 "تيكنر" انجمني بنا نهاد كه امكان و فرصت مطالعه را براي افراد بويژه زنان خانه‌دار در خانه حتی در محل كار آنها فراهم مي‌آورد.

بدين ترتيب آموزش از راه دور با گذر زمان در پله ترقي و پيشرفت قرار گرفته و مرهون تحقيقات و پژوهش‌هايي است که در اين زمنيه صورت گرفته‌ است. هدف مؤسسات و مراکز آموزشی در ابتدا تنها فراهم آوردن فرصت‌هاي مساوي براي آموزش بود اما بعدها نه تنها به عنوان يك هدف بلكه به عنوان روشي مناسب براي آموزش كاركنان و يادگيري مداوم نيز مورد توجه قرار گرفت. مثلاً در اواخر قرن نوزدهم روزنامه‌نگاري بنام ‌"توماس‌جي‌ فاستر" بدين نتیجه رسيد كه كاركنان بزرگسال در جهت ارتقاء و پيشرفت كاري نيازمند روش يادگيري مناسبي هستند كه بتوانند مهارت‌هاي سطح بالا را ياد بگيرند؛ بنابراين وي درجهت توسعه دوره‌هاي مكاتبه‌اي براي ارتقاء دانش كارگران ذغال سنگ برآمد. در پي تلاش‌هاي وي مدرسه مكاتبه‌اي بين‌المللي "ال سي اس" در اسكرانتين پنسيلوانيا شكل گرفت. در اين مدرسه که در حدود 250 هزار يادگيرنده ثبت‌نام كردند دوره‌هايي براي فراگیران در مكزيك، آمريكا و استراليا ارائه می‌شد.

مطالعه مكاتبه‌اي در بريتانيا هم گسترش يافت و بر مبناي آن چندين مؤسسه پايه‌گذاري شد مثل دانشكده "اسكري" در "ادين-بر" و دانشكده مكاتبه‌اي در لندن كه در سال 1877 شكل گرفتند. "الينايز وزليون" سه سطح ليسانس، فوق‌ليسانس و دكترا را به عنوان يك بخش از برنامه ساختار يافته آكسفورد ارائه كرد. بين سال‌هاي 1881 تا 1890 تنها 750 دانشجو ثبت‌نام كرده بودند و در سال 1900 تقريباً 500 يادگيرنده اين كلاس‌ها را دنبال مي‌كرده‌اند. در سال 1890 در دانشگاه شيكاگو هم مطالعه مكاتبه‌اي به عنوان بخش جدايي‌ناپذير آن محسوب مي‌گرديد.

دانشگاه "ويس كان سين" در طي يك دوره كوتاه مدت یک مؤسسه كشاورزي را در سال 1885 براي گسترش و رشد دانشگاه پايه‌ريزي كرد. 6 سال بعد دانشگاه يك برنامه مطالعه مكاتبه‌اي را معرفي كرد كه پيشقدم آن مورخ برجسته‌اي بنام "فردريك جكسون ترنر" بود. عدم علاقه اعضاي هیئت علمي به اين روش مطالعه و حداقل پذيرش از طرف جامعه، موجب شد تا اين برنامه‌ از سال1899 به بعد دیگر ادامه نيابد.

مطالعات مکاتبه‌ای تأثیر قابل توجهي بر آموزش مذهبي داشته و بیشتر تأکید بر بافت اجتماعي در زندگي يادگيرندگان دارد.

در دهۀ 1920 با نگرشي جديد به اين روش آموزش، تدابيري در جهت غني‌سازي برنامه درسي مدارس متوسطه اتخاذ گرديد و براي يادگيرندگان در "مي‌شيگان" و "بنتون هربار" در سال 1923 دوره‌هاي حرفه‌اي تدارك ديده شد و حدود 6 سال بعد دانشگاه "نبراسكا" شروع به دوره‌هاي مكاتبه‌اي آزمايشي در مدارس سطح بالا كرد.

وزارت آموزش و پرورش فرانسه هم در پاسخ به محتمل‌الوقوع بودن جنگ جهاني دوم، دانشكده مكاتبه‌اي را تنظيم كرد. گرچه قبل از اين زمان مركز ملي "اين‌ساين‌منت" تبادل مكاتبات براي آموزش بچه‌ها تأسيس شده‌بود اما اين مركز از آن زمان به بعد به يك سازمان تدريس از راه دور براي آموزش بزرگسالان تبديل شد. پيشرفت‌هاي فناوري از يك طرف و محدويت‌هاي سيستم پستي همچون تأخير زماني، مفقود شدن بسته‌هاي پستي و هزينه‌هاي آنها از طرف ديگر منجر به استفاده از انتقالات راديويي و ضبط‌هاي شنيداري در جهت آموزش فراگيران در دور دست شده ‌است. مطابق با اظهارات "سيمنسون" و همكارانش در دهة 1920 تقريباً پايگاه راديويي، آموزش از راه دور به توده‌هاي مردم انتقال مي‌داده‌اند. گرچه انتقال پيام از طريق فناوري به عنوان يك پديدة جديد سرانجام كاهش يافت اما منجر به رشد و گسترش فناوري‌هاي ديداري همچون تلويزيون شد. پخش برنامه‌هاي آموزشي تقريباً زودتر از دهة 1930 صورت مي‌گرفته اما دوره‌هاي مبتني بر تلويزيون كه از طريق مؤسسه پخش شود، تا دهة 1950 اجرا نشد. در چنين زماني بود كه دانشگاه "ريزرو" شرقي به عنوان اولين مؤسسه آمريكايي، مجموعه‌اي از دوره‌هاي تلويزيوني را ارائه كرد. تركيب فناوري‌ها با همديگر همچون فناوري‌هاي ماهواره‌اي (در طي دهة 1960) و ظهور سيستم‌هاي فيبر نوري (در اواخر دهة 1980)، راه‌ها و روش‌هاي ديگری را براي آموزش از راه دور از طريق فناوري‌هاي همزمان و دو طرفه ايجاد كرد. بكارگيري اين نوع فناوري‌ها در عرصه آموزش، در بردارندة هزينه‌هاي نسبتاً بالايي است تا آنجا كه خيلي از ارائه كنندگان اين شكل از آموزش، مجبور به ايجاد شبكه‌هاي مورد نياز فراگيران جهت دسترسي آنها به این دوره‌ها شده‌اند. البته با ظهور فناوري‌هاي جديد، چهرة آموزش از راه دور كاملاً تغييركرده ‌است و در قبال هزينه‌ نسبتاً بالاي‌شان توانايي‌هاي بالقوه و ارزشمندي را در يادگيرندگان پرورش‌ داده و باعث تسهيل تعامل مي‌گردد. اولين سيستم آموزش ماهواره‌اي سیستم "لرن آلاسكا" بود كه در سال 1980 شكل گرفت. این سيستم روزانه در حدود 6 ساعت آموزش تلويزيوني براي 100 روستا ارائه مي‌كرد. درسال 1985 شبكه‌هايي همچون "سان آن‌تونيو تي آي ان آي و تگزاس" دوره‌هاي آموزشي مختلفي را از طريق ماهواره براي مدارس متوسطه در گستره ايالت متحده ایجاد کرده‌اند. بعد از دهه 1980 و قبل از دهه 1990، رشد و گسترش سيستم‌هاي ارتباطي فيبرنوري موجب ارائه آموزش را از طريق سيستم‌هاي ديداري و شينداري بصورت مستقيم، دو طرفه با كيفيت بالا گردید. گرچه هزينه‌هاي ابتدايي چنين سيستم‌هايي ممكن است خيلي زياد باشد، اما ارائه در مقياس بزرگ و صرفه‌جويي‌هاي بلند مدت و همچنين مزاياي حاصل از آن مهمتر از هزينه‌هاي ابتدايي آن تلقي مي‌شود. ايالت "آيووا" بزرگترين سيستم فيبرنوري را داراست. اخيراً شبكه‌ ارتباطات آيووا (آي اس ان) خدمات و سرويس‌هاي صدا، داده، تصوير تعاملي دو طرفه، حركت و غيره را براي بيش از 800 كلاس فراهم آورده است. انتظار مي‌رود كه شبكه‌ ارتباطي فيبر نوري آيووا بتواند امكان اتصال براي همة مدارس، آژانس‌هاي آموزشي و كتابخانه‌هاي عمومي را فراهم آورد.  اينترنت از جمله آخرين چرخه‌هايي است كه مؤسسات اعم از معتبر و غير معتبر آموزش و دروه‌ها را از طريق آن در دسترس يادگيرندگان قرار مي‌دهند. اينترنت گستره متنوعي را براي فعاليت‌ها و تعامل‌هاي غير همزمان و همزمان را فراهم كرده‌است كه برخي از آنها عبارتند از: جلسات چت، مذاكره‌هاي آن‌لاين، پست الكترونيكي صدا، داده و فيلم، تله‌كنفرانس‌ها (كنفرانس تصويري و شينداري) و غيره كه همه اين فناوري‌ها مي‌تواند مورد استفاده فراگيران در زمان برقراري تعامل با معلم قرار گيرد. اينترنت امکان دسترسي به محتوا و مطالب كلاسي، آخرين پژوهش‌ها، وقايع و اخبار را فراهم مي‌آورد. آموزش آنلاين اين امكان را براي يادگيرندگان بوجود مي‌آورد تا آنها در زمان دلخواه فعاليت‌ها و تكاليف مورد نياز را انجام دهند. ارزشيابي از آموزش از راه دور با رويكردهاي تدريس جديدي مشخص مي‌شود كه از طريق ظهور فناوري‌هاي ارتباطي جديد و برنامه‌هاي آموزشي، در دسترس يادگيرندگان قرار گرفته‌ است. به عبارتي مولفه جدايي‌ناپذيرِ پايه و اساس آموزش از راه دور را فناوري‌هاي ارتباطي تشكيل مي‌دهند تا آنجا كه با ظهور خود توانسته ‌است دانشگاه‌هاي مجازي و تدريس از راه دور را بوجود آورد. تدابيري كه در سال 1962 در مورد دانشگاه آفريقاي جنوبي اتخاذ گرديد موجب شد تا این دانشگاه به دانشگاه تدريس از راه دور تبديل شود. این تدابیر منجر به ايجاد تغييرات بنيادي در روش آموزش از راه دور شد اما نقطه عطف در عرصه آموزش از راه دور به سال 1971 برمي‌گردد كه دانشگاه باز انگلستان تاسيس گرديد و توانست با استفاده از فناوري‌ها و رسانه‌هاي مختلف و نوآوري در عرصه آموزش دوره‌هاي پيشرفته را با برنامه‌هاي متنوعي ارائه كند. دانشگاه باز منجر به افزايش وجهه آموزش از راه دور شده و موجب شكل‌گيري مؤسسات مشابهی در جوامع صنعتي از قبيل آلمان‌غربي، ژاپن، كانادا و همچنين در جوامع در حال توسعه‌اي همچون سريلانكا و پاكستان شد. گرچه خيلي از اين دانشگاه‌هاي مجازي و تدريس از راه دور داراي شباهت‌ها و وجه‌هاي مشتركي هستند، اما آنها در رسالت‌ها و مأموریت‌شان با هم متفاوتند. از جمله دانشگاه‌هاي عمده اين محيط‌ها عبارتند از :

الف- دانشگاه باز ايالت كینگدم

ب- دانشگاه فرن آلمان

دانشگاه فرن آلمان در سال 1975 تأسيس شد و برنامه‌هاي آموزشي بيشتري هم نسبت به همتاي بريتانيايي‌اش ارائه كرد اما از لحاظ رسالت و آرمان با آن متفاوت بود. با وجود اینكه دانشگاه مذکور در ثبت‌نام ورودي بسيار سخت‌گير و شرايط و صلاحيت‌هايي را براي آن در نظر گرفته بود، در سال 1985 تقريباً 28 هزار يادگيرنده داشت ولی ميزان افت تحصيلي‌اش خيلي بالا بود. با وجود این در طي اولين دهه عمر خود حداقل 500 فراگير فارغ‌التحصيل داشت كه دوره تحصيلات خود را براي درجه دانشگاهي كامل كرده بودند.

آخرین فناوری که امروزه آموزش از راه دور را به نحو مؤثری تحت تأثیر قرار داده است فناوری‌های بی‌سیم یا موبایل است که غلبه بر محدودیت‌های مکانی را بیشتر از آموزش الکترونیکی امکانپذیر ساخته است و در عین حال مزایای آن را داراست. "هولمبرگ" دلايل آموزشي، اقتصادي و سياسي خيلي زيادي را براي ايجاد دانشگاه‌هاي تدريس از راه دور ارائه مي‌كند كه عبارتند از :

* دربرخي از كشورها اين نياز احساس شد كه بايد دوره‌هاي آموزشي دانشگاهي بيشتري را ارائه شود.

* درنظر گرفتن اين كه يادگيرندگان دانشگاه‌هاي پاره‌وقت افرادي شاغل، داراي مسئوليت‌های خانوادگي و اجتماعي و محدويت‌هايي از اين قبيل هستند و در نهايت اتخاذ تدابيري براي فراهم آوردن فرصت يادگيري براي آنان.

* تمايل استفاده از محيط‌ها يادگيري هم بصورت انفرادي و هم بصورت جمعي از طريق فراهم آوردن فرصت‌هاي آموزشي براي بزرگسالان و آن دسته از افرادي كه به نوعی متضرر شده‌اند و نمي‌توانند در كلاس‌هاي سنتي حضور يابند.

* احساس نياز به كارآموزي و آموزش بيشتر در برخي از حرفه‌ها و مهارتهاي سطح بالا.

* اعتقادي به مفيد بودن بكارگيري منابع آموزشي از طريق تدريس واسطه‌اي از لحاظ اقتصادي.

حال چنانچه بخواهيم آموزش از راه دور را براساس فناوري‌هايي كه بر آن تأثیر گذاشته بررسي كنيم داراي سير تكاملي زير خواهند بود. نسل‌هاي آموزشي از راه دور بصورت زير مشخص مي‌گردد:

الف) نسل اول آموزش از راه دور: اين نسل آموزش از راه دور به آموزش يا مطالعه‌ مكاتبه‌اي بر مي‌گردد كه ويژگيهاي اين نسل عبارتند از: شكل‌گيري فناوريهاي نوشتاري و خودآموزها، استفاده از پست براي برقراري ارتباط دو طرفه، البته بايد متذكر شد كه اينوع ارتباط بصورت غير همزمان بوده و داراي تاخير زماني زيادي نيز بوده. گستره يادگيرندگان دراين نسل خيلي زياد نبوده، همچنين فاصله آنها نسبت به يكديگر و معلم تقريباً كم است ( از لحاظ پراكندگي جغرافيايي). بصورت كلي اين سيستم آموزشي سنت شكني كرده و امكان آموزش انعطاف پذيررا براي يادگيرندگان و علاقمندان به مطالعه و ياگيري فارغ‌ از عوامل زماني و مكاني فراهم مي‌نمايد.

ب) نسل دوم آموزش از راه دور: در اواخر دهة 1960 شكل گرفته و رشد يافته‌است. اين نسل به عنوان « ارتباط از راه دور» يا « آموزش از راه دور چند رسانه‌اي‌ها» تلقي مي‌گردد كه از فناوري‌هاي نسل گذشته همچون فناوري‌هاي نوشتاري و ارتباطات پستي فراتر مي‌رود. اصطلاح ارتباطات از راه دور به استفاده از كانال‌هاي ارتباطي الكترونيكي از قبيل (فناوري‌هاي كابلي، نوري، راديو، و غيره ) كه براي ارسال يا دريافت سيگنالهاي صوتي و تصويري و ارتباطات داده‌ها بر مي‌گردد. به بيان ساده‌تر ارتباطات از راه دور به تبادلهاي ارتباطات الكترونيكي در مسافتهاي دور دست بر مي‌گردد. بنابراين در نسل دوم علاوه بر آنكه از فناوري‌هاي نسل گذشته استفاده مي‌شود، فناوري‌هاي ارتباطي همچون تلفن، تله‌كنفرانس ( ديداري، شنيداري و كامپيوتري) بكار ‌گرفته می‌شود.

ج) نسل سوم آموزش از راه دور: اين نسل در كل به دنبال فراهم آوردن امكان يادگيري با بكارگيري قابليت‌هاي كامپيوتر است. كيرك وود اظهار مي‌دارد كه اين نسل بر تعامل و گفتگوي بين مشاركت كنندگان در فرآيندهاي آموزشي تأکید بيشتري نسبت به دو نسل قبل داشته‌است. آغاز اين نسل قبل از دهة 1980 بوده و ظهور فناوري‌هاي ارتباطي شبكه‌ها، فناوري‌هاي ماهواره‌اي موجب تسهيل در انتقال محتواي آنالوگ ديجيتال به ايستگاههاي كامپيوتري شد. اين فناروي‌ها امكان تعامل به موقع‌ همراه با ويدئوكنفرانس دو طرفه يا تعامل تصويري يك طرفه و ارتباط شنيداري دو طرفه را براي اين شكل از آموزش فراهم مي‌آورند.

د) نسل چهارم آموزش از راه دور: گرانگر پاسريني نسل جديدي را در آموزش از راه دور مشخص كرده‌اند كه منجر به استفاده مستقيم از اينترنت شده‌است. فناوري‌های اينترنتي سيستمهاي انتقال دهنده گذشته را در ارائه آموزش بسيار توانمندتر كرده‌اند و مولفه‌هاي يادگيري مشاركتي را به آن اضافه كرده‌اند. آنها معتقدند كه اين نسل تنها مشروط به استفاده از اينترنت است و از ذهنيت گرايي بيشتر در جهت رويكرد سازنده‌گرايي حركت كرده‌است. همچنين آنها اظهار مي‌دارند كه از جمله آخرين مدلهاي طراحي تلقي مي‌گردد كه قدم به قدم پيش رفته و روشهاي ذهنيت‌گرايي را با طراحي انعطاف پذير و استراتژيهاي سازنده‌گرايي تركيب مي‌كند و منجر به فراهم آوردن محيط يادگيري م غني‌تر مي‌شود.

دیدگاهی ارسال کنید